دانلود کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد(آلبرت الیس، آرتور لانگ)

معرفی کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد

دکمه‌ی کنترل اعصاب شما دست چه کسی‌ست؟! کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد نوشته‌ی آلبرت الیس و آرتور لانگ، دفترچه‌ی راهنمای شخصی شما برای حفظ خونسردی در موقعیت‌های اعصاب‌خراب‌کن خواهد بود. اگر تصور می‌کنید همچنان برای حل چالش‌های زناشویی نیاز دارید بر سر همسرتان فریاد بزنید و یا اگر برای کنترل اضطراب در برابر رئیس سخت‌گیرتان هنوز مشت به دیوار کوبیده می‌کوبید، این کتاب خودسازی راه‌حال کم‌خطر‌تری را به شما پیشنهاد خواهد داد.

درباره‌‌ی کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد

روزهای زندگی گاهی سخت‌تر از چیزی پیش می‌روند که تصور می‌کنیم. سر رفتن شیر داغ روی اجاق گاز، بی‌هوا پا گذاشتن در دمپایی خیس و یا جا ماندن از سرویس محل کار، کمابیش از آن دست معضل‌هایی‌‌اند که می‌توان با آن‌ها کنار آمد؛ اما وقتی صحبت از مشکلاتی مثل جنگ روانی با همسایه‌ی بی‌ملاحظه، شکست عشقی و پی بردن به خیانت شریک عاطفی و یا اضطراب بی‌کاری و بی‌پولی به میان می‌آید، آن وقت است که کنترل کردن دکمه‌ی اعصاب و تسلط داشتن بر احساسات، یک‌جور هنر دست‌نیافتنی به‌حساب می‌آید.

دکتر آلبرت الیس (Albert Ellis) و دستیار و همکار او آرتور لانگ (Arthur Lange)، تعمیرکاران حرفه‌ای دستگاه روان شما هستند! آن‌ها در اثر پرطرف‌دار خود، یعنی کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد (How to Keep People from Pushing Your Buttons)، مخاطبان خود را با سازوکار‌های ذهنی انسان‌ها در برابر موقعیت‌های پرتنش آشنا می‌کنند و از راه‌های به دست آوردن کنترل رفتار در برابر اوضاع و احوال استرس‌زا می‌گویند.

اما سؤال ابتدایی آن است که چرا ما نسبت به نسل‌های پیشین خود و یا حتی اجداد غارنشینمان، محکوم به پذیرش تشویش و هیاهوی ذهنی بیشتری هستیم؟ حقیقت آن است که حتی تا همین سده‌های اخیر، تصور زندگی کردن در میان این حجم سرسام‌آور از کار‌ها و مسئولیت‌های روزانه و معضلات تمام‌نشدنی، حتی به ذهن بشر نیز خطور نمی‌کرد. دکتر آلبرت الیس و آرتور لانگ، نویسندگان کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، به شما توضیح می‌دهند که ورود یک‌باره‌ی انسان به عصر مدرنیته و گرفتار شدن در گردونه‌ی ‌برق‌آسای آن، چگونه روان انسان را به توده‌ی موهوم و بزرگی از درگیری‌های فکری و تنش‌های ذهنی دچار کرده است.

انسانی که دغدغه‌های فکری او تا چند دهه‌ی گذشته به افراد و موضوعات انگشت‌شماری محدود می‌شده، حالا روان خود را در نبردی تن‌به‌تن و بیست‌وچهار‌ساعته میان سیلی از افراد و موضوعات گوناگون می‌بیند. در چنین طوفان بی‌پایانی، به دست گرفتن کنترل عرشه‌ی کشتی ذهن، سخت‌تر از همیشه خواهد بود. آن وقت است که دیر یا زود سروکله‌ی یک همکار، دوست و یا حتی فرزند لج‌باز از راه می‌رسد، تا سکان کشتی روان را در دست بگیرد. اما یک لحظه صبر کنید! اشتباه اکثر آدم‌ها از همین نقطه آغاز می‌شود. چرخه‌ی احساسات و واکنش‌های ما، برخلاف چیزی که اغلب اوقات تصور می‌کنیم، حاصل و نتیجه‌ی مستقیم رویداد‌های بیرونی نیستند.

پروفسور آلبرت الیس، سالیان سال از عمر حرفه‌ای خود را صرف شناخت مهندسی ذهن و واکنش‌‌های دفاعی آن در برابر چالش‌ها و تعارضات بیرونی کرده است. او با کنار‌ هم قرار دادن الگو‌های مشترک رفتاری در بین انسان‌ها، به واقعیت شگفت‌آوری پی برده که در ادامه، می‌تواند کیفیت زندگی هر انسانی را از این رو‌ به آن رو کند. او به همراه خالق دیگر کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، دکتر آرتور لانگ، از ارتباط فراموش‌شده‌ی میان احساسات و افکار ما خواهد گفت. مطابق با چنین دیدگاهی، رویداد‌ها و حوادث بیرونی تنها نقش محرک اولیه در برانگیختن پاسخ‌های روانی را ایفا می‌کنند و نکته‌ی مهم‌تر آن استت که هدایت بخش مهمی از این پاسخ‌ها، در هر صورت همچنان در اختیار ما قرار دارد.

به عبارت ساده‌تر، مهم نیست که با همکار و یا همسایه‌ی خود به چالشی تازه خورده باشید، یا آن که با مشکلات جدیدی در رابطه با فرزندانتان دست‌وپنجه نرم می‌کنید، درهرصورت سکان کشتی روان شما همچنان در اختیار شخص خودتان است. نویسندگان کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، بر اساس همین رویکرد، به مجموعه تکنیک‌های راه‌گشا و واقع‌گرایانه‌ای اشاره‌ می‌کنند که می‌توانند در موقعیت‌های مختلف و دربرابر تعارض‌ و چالش با محیط بیرونی، به‌عنوان جایگزین منطقی‌تر در عوض خشم و عصبانیت و یا سرکوب احساسات استفاده شوند. این تکنیک‌ها که تحت عنوان رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) شناخته می‌شوند، امروزه جایگاه خود را به‌عنوان روشی علمی در میان شیوه‌های درمانی مختلف علم روان‌شناسی به اثبات رسانده‌اند.

دکتر آلبرت الیس، اکنون سال‌های زیادی‌ست که به‌عنوان مبدع این تئوری، مبانی آن را در کارگاه‌ها و سمینار‌های روان‌شناسی به درمان‌گران بزرگ دنیا تدریس می‌کند. او حتی مؤسسه‌ی ویژه‌ای با نام خود در نیویورک بنیان‌گذاری کرده تا از این طریق بتواند به افراد بیشتری کمک‌رسانی کند. اما آخرین تلاش این روان‌شناس خوش‌نام و چکیده‌ای از یافته‌ها و تجربیات علمی او و دکتر آرتور لانگ را می‌توان در کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، پیدا کرد. پدیدآورندگان این کتاب تلاش کرده‌اند تا در طول ده فصل، هر آنچه که یک فرد باید برای تسلط بهتر بر مکانیزم‌های رفتاری بداند را با زبان ساده و کاربردی در اختیار او قرار دهند.

کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، همچنین شما را با مجموعه باور‌ها و احساساتی آشنا می‌کند که درصورت مدیریت نشدن، می‌توانند به معضل و چالش تازه‌ای منجر شوند و یا به بیان دیگر، کنترل دکمه‌ی اعصاب ما را به دست دیگری بدهند. دکتر آلبرت الیس و آرتور لانگ در ادامه، از راهکار‌هایی می‌گویند که ما را از گرفتاری در احساسات نابه‌جا رها می‌کند. آن‌ها همچنین به ما می‌آموزند که نگرش واقع‌بینانه و باور‌های فکری مناسب‌تری را جایگزین بینش‌های اشتباه خود نماییم. برای راحت‌تر پیمودن مسیر، نگارندگان کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، چهار گام اساسی را برای عبور از تفکرات غیرمنطقی و اصلاح و ارتقای آن‌ها طراحی کرده‌اند.

با مرور این چهار قدم مهم و عمل به تمرین‌های کتاب، کم‌کم تغییرات معجزه‌آسایی را در رفتار خود و میزان برخورداری از آرامش و تسلط در واکنش‌های روزمره‌تان مشاهده خواهید کرد. اما اگر بعد از عبور از این چهار مرحله، همچنان نیاز به راهنمایی بیشتری در چالش‌های مربوط به روابط خاص زندگی خود دارید، باز هم جایی برای نگرانی نیست. پروفسور آلبرت الیس و آرتور لانگ در ادامه، آموزه‌های کتاب را به‌طور دقیق‌تر در روابط مهم زندگی دسته‌بندی و بررسی می‌کنند. به دنبال همین موضوع، شما به‌طور دقیق‌تر با راه‌های کنترل رفتار در محیط کار آشنا می‌شوید، درباره‌ی مدیریت احساسات در رابطه‌ی میان زوجین و والدین و فرزندان مطالعه می‌کنید و در انتهای تمام مباحث، این نکته‌ی اساسی و سرنوشت‌ساز را به یاد می‌آوید که درست است که گاهی نمی‌توانیم دیگران را از فشار دادن دکمه‌ی اعصابمان دور نگه داریم، اما حقیقت آن است که فعال‌سازی و انفجار بمب خشم و عصبانیت، همیشه و همیشه در دست شخص خودمان است.

کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد، اولین‌بار در سال 1994 میلادی به دست آلبرت الیس و آرتور لانگ به نگارش درآمد و منتشر شد و در حال حاضر نسخه‌‌های ترجمه‌شده‌ی مختلف آن، راهنمای افراد زیادی در سرتاسر دنیاست.

در بخشی از کتاب نمی‌گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد می‌خوانیم

وحشتناک جلوه دادن، بایدها و نبایدها، و دلیل‌تراشی سه روش اصلی هستند که ما از طریق آن‌ها به مردم و موضوعات اجازه می‌دهیم اعصابمان را به‌حدی به هم بریزند که نتوانیم به گونه‌ای مؤثر از عهده‌ی موقعیت‌های مشکل‌ساز برآییم و در این فرایند خودمان را مستأصل می‌کنیم. شاید تا حالا متوجه راهبرد اصلی برخورد با عوامل فشارآوری که در این کتاب مطرح کرده‌ایم، شده باشید: در واقع اشخاص و موضوعات اعصاب ما را به هم نمی‌ریزند. شاید به نظر برسد که آن‌ها این کار را می‌کنند، اما در واقع اینکه ما درباره‌ی آن‌ها چه فکری کنیم و چه واکنشی نشان دهیم، تعیین می‌کند که چقدر ناراحت شویم و چطور در موقعیت‌های خاص واکنش نشان دهیم. ما خودمان اعصابمان را به هم می‌ریزیم! و می‌توانیم بیاموزیم که این کار را نکنیم.

خوشبختانه، نوع چهارمی از تفکر وجود دارد که می‌توانیم در نقطه‌ی B، یعنی زمانی که کسی یا چیزی سعی می‌کند یا ممکن است سعی کند اعصابمان را به هم بریزد، به آن متوسل شویم. درک این نوع تفکر ساده است، اما عملی کردن آن دشوار است (به‌ویژه وقتی کسی دارد اعصابتان را به هم می‌ریزد.) ما به شما نشان خواهیم داد که چطور آن را انجام دهید، اما در واقع انجام آن به تمرین، تمرین و تمرین نیاز دارد. چون همه‌ی ما همیشه در هر موقعیتی فقط چند نوع فکر می‌کنیم، این تمرینِ ضد به هم ریختن اعصاب وقت زیادی نمی‌طلبد. ولی ما به شما نشان خواهیم داد چطور به گونه‌ای روش‌مند، طرز تفکرتان را در موقعیتی خاص انتخاب کنید، درست برخلاف گذشته که فرایند فکری‌تان به‌طور طبیعی رخ می‌داد.

مشخصات کتاب الکترونیک