چگونه داستان شیفتگیها، مهربانیها، سوءتفاهمها و پیشداوریهای شکلگرفته میان یک زن و مرد جوان، به یکی از بزرگترین رمانهای تاریخ ادبیات تبدیل شده است؟ تا وقتی که کتاب غرور و تعصب اثر جین آستن را نخوانید، نمیتوانید به پاسخ این سؤال برسید. یکی از آثار کلاسیک و بزرگ ادبیات انگلستان که از آن، بهعنوان یکی از مهمترین رمانهای عاشقانه یاد میشود. مهم نیست چه سلیقه یا گرایشی در ادبیات دارید، چراکه نثر آستن قادر است توجه هر شخصی را جلب کند.
آثاری در تاریخ ادبیات وجود دارند که حتی اگر آنها را نخوانده باشید، نامشان را بارها شنیدهاید و میدانید که خواندن آنها، به معنای تجربه و لمس یک شاهکار ادبی است. از همان ابتدا که وارد دنیای ادبیات میشوید، با کتاب غرور و تعصب (Pride and Prejudice) روبهرو میشوید. اثری که از آن تحتعنوان یکی از نمادهای ادبیات کشور انگلستان یاد میشود. اهمیت این کتاب صرفاً در کیفیت نثر آن نیست، چراکه کتابهای تحسینشده در تاریخ عظیم و گستردهی ادبیات کم نبودهاند؛ در واقع اهمیت رمان غرور و تعصب به این مسئله بازمیگردد که جین آستن (Jane Austen) در آن، با نثر خود توانسته است تمام مخاطبان سراسر جهان را، از نوجوان گرفته تا مسن و از سلایق عامهپسند گرفته تا سختپسند، به خود جلب کند. این کتاب به درونیترین و اساسیترین امیال، غرایز و افکار انسانی میپردازد و همین نکته آن را به اثری جهانشمول تبدیل کرده است.
رمان غرور و تعصب اثریست که با روایتی جذاب، شخصیتهایی چندلایه، شکل دادن دیالکتیک میان آمال و خواستههای کاراکترها، ایجاد گرههای داستانی و روایی و همچنین بهره بردن از توصیفاتی رمانتیک و منقلبکننده، قادر است نفسهایمان را حبس و چشمهایمان را به جملات خیره کند. کمتر شخصی را میتوان یافت که از مطالعهی این اثر خواندنی به قلم جین آستن لذت نبرده باشد. بگذارید بگوییم که چرا این کتاب میتواند هر نوع سلیقه و رویکردی را، که مخاطبان را از یکدیگر متمایز میکنند، به خود جذب کند. درواقع اگر به دنبال آثاری هستید که روایتی سرگرمکننده و پرفرازونشیب داشته باشند، رمان غرور و تعصب از نمونههای والا در این زمینه است. اگر از یک اثر ادبی انتظار کاوشی عمیق در لایههای زیست سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دارید، اثر جین آستن از مثالهای بارز در تاریخ ادبیات است.
کتاب غرور و تعصب پیش از هر چیز یک اثر زنانه محسوب میشود که در قرن نوزدهم میلادی به نگارش درآمده است؛ یعنی در دورانی که جایگاه زنان و هدفگذاریهای جامعه برای آنها، بیشتر با ازدواج یا تقلیل دادن به اهداف زیستی همراه بود. در آن دوران، زنان بهواسطهی جامعه و خانواده، خود را صرفاً برای پذیرفته شدن توسط مردی ثروتمند آماده میکردند تا با وصلتی قراردادی، به آرامشی ابدی تا پایان عمرشان دست یابند. اما جین آستن قصد داشت شخصیتهای خود را فراتر از این کلیشههای قراردادی و سادهانگارانه ترسیم کند. او پرترهای از یک زن متفاوت، کاریزماتیک، باهوش، باسواد، خوشچهره، با اعتمادبهنفس، زیرک و چندوجهی خلق کرد. شخصیت اصلی کتاب غرور و تعصب، یعنی الیزابت، تجلی یک زن متمایز است که نمیخواهد همچون دیگران زندگی کند. الیزابت دختری نیست که تسلیم خواست دیگران باشد، او کاراکتری مستقل دارد.
این کتاب بیشتر در بابِ زنان و همچنین برای زنان است. میتوان به این نکته اشاره کرد که اکثر رمانهای کلاسیک برای زنان نوشته میشدند. زنانی که خانهدار بودند و اوقات فراغت خود را به خواندن داستانها و رویدادهایی که برای شخصیتهای داستانی رخ میداد، میگذراندند. (این مسئله در مورد سینما هم صدق میکند و گفته شده که بیشترین مخاطبان سینما، تا دههی شصت، زنان بودند.) البته این مسئله به این معنا نیست که مردان کتاب نمیخواندند یا مثلاً کتاب غرور و تعصب فقط برای زنان جذاب است؛ بلکه منظور آن است که یکی از دلایل اهمیت اثر جین آستن به این نکته بازمیگردد که در آن زمان، زنان با خواندن رمان غرور و تعصب به زندگی خود فکر میکردند، تصمیمات خود را مورد ارزیابی قرار میدادند و در درون خود یک زن آرمانیتر و قویتر خلق میکردند که در پی ماجراجویی است.
البته همانطور که اشاره شد، این کتاب لزوماً فقط برای مخاطبان زن نیست. این اثر کاوشی جذاب در باب زیست طبقات اجتماعی و رفتارهای انسانی است که در عمق روایت خود، جایگاه دختر در خانواده و زن در جامعه را نیز مورد بررسی قرار میدهد. داستان جین آستن، چندوجهی و چندلایه است؛ وجوهی که سبب شدهاند برای بسیاری از پژوهشگران، کتاب غرور و تعصب به منبعی مطالعاتی جهت بررسی ساختارهای فکری و زیستی حاکم بر قرن نوزدهم انگلیس تبدیل شود. به همین دلیل باید متذکر شد که فارغ از هر جنسیتی، خواندن این کتاب یک تجربهی مهم و تأثیرگذار است. حتی باید به این نکته اشاره کرد که رمان غرور و تعصب صرفاً ارزش تاریخی ندارد و ترسیم جین آستن از احساسات انسانی همچنان زنده، نو، تکاندهنده و جهانشمول است.
اما داستان کتاب غرور و تعصب چیست؟ و چه چیزی در خود دارد که اینچنین در تاریخ ماندگار شده است؟ پیش از هر چیز باید به این نکته توجه کرد که این، خلاصه داستان نیست که تعیینکنندهی عیار و ارزش یک اثر هنری است؛ بلکه رویکرد یا موضوع مورد نظر نویسنده است که معیار ارزشگذاری آثار هنری محسوب میشود. بهعنوان مثال، داستانهای بزرگ تاریخ ادبیات که میتوان از میانشان بهعنوان مثال از «عقاید یک دلقک»، «مسخ» یا «پینوکیو» نام برد، لزوماً طرح اولیهی شگفتانگیزی نداشتند؛ بلکه این مؤلفان بودند که به آن موضوعات، قالبی خاص و هنرمندانه تزریق کردند. کتاب غرور و تعصب نیز چنین موردیست. ممکن است با خواندن طرح اولیهی آن تصور کنید که با یک روایت کاملاً معمولی طرف هستید، اما کافیست تنها یک پاراگراف به قلم جین آستن را بخوانید تا جذب شوید.
جین آستن در آغاز داستان کتاب غرور و تعصب، ما را با خانوادهی بنت که در یکی از روستاهای جنوب انگلستان زندگی میکنند، آشنا میکند. مخاطبان خیلی زود با خصیصههای هر یک از اعضای این خانواده آشنا میشوند. خانوادهی بنت پنج دختر جوان دارند که به باور والدینشان، دو نفر از آنها به سن ازدواج رسیدهاند. در خانوادهی بنت با پدر و مادری مواجه میشویم که سعی دارند برای دختران خود، مردانی قدرتمند و ثروتمند بیابند. چراکه به باور خانم و آقای بنت، مردان خوب یعنی کسانی که مقام اجتماعی داشته باشند و بتوانند با ثروتشان زندگی دختران آنها را تا آخر عمر تأمین کنند. در اینجا ما توأمان با دو نگاه تقلیلدهنده از سوی جامعه در مواجهه با زنان و مردان طرف هستیم: مردان لزوماً با ثروت خود سنجیده میشوند و زنان تنها هدف زندگیشان به ازدواج کردن خلاصه میشود.
در ادامهی داستان غرور و تعصب، خانوادهی بنت با ورود چند مرد جوان به روستا، به تکاپو میافتند. چارلز بینگلی مرد جوان و ثروتمندی است که همسایهی آنها میشود. اما او تنها نیست و همراه با خود، دوستانش را نیز آورده است. به مناسبت حضور آنها یک مهمانی در روستا برگزار میشود که نقش مهمی در شکلگیری ادامهی جریان کتاب ایفا میکند. این مهمانی در دو سطح اهمیت مییابد: از سویی، میتواند تجسمی از فرهنگ و خصیصههای زیستی مردمان دو طبقهی اجتماعی در آن زمان را به نمایش بگذارد و از سوی دیگر، این موقعیت مکانی فضاییست که در آن، مهمترین بخش داستان رخ میدهد. این ضیافت ابتدا سبب ایجاد یک شیفتگی دوطرفه میان جین که دختر بزرگ خانوادهی بنت است و چارلز بینگلی میشود و از سوی دیگر، اولین برخورد میان الیزابت و آقای دارسی، دوست چارلز را موجب میشود که پایهی درام اصلی روایت است.
در اولین برخوردی که میان آقای دارسی و البزابت رخ میدهد، مجموعهی ژستها و رفتارهایی که ااین دو نفر از یکدیگر میبینند، باعث میشود تا چالشی طولانی میانشان رخ دهد. الیزابت بهعنوان یک دختر باهوش و خودرأی به دارسی پیشنهاد رقص میدهد و در عین ناباوری درخواستش رد میشود. این رفتار از سوی دارسی که حقارتآمیز مینماید، در دل الیزابت نوعی بدبینی را نسبت به وی شکل میدهد. الیزابت مانند خواهرانش یا دیگر زنان معمولی آن عصر نیست. او نیز برای خود غرور دارد و تماشای رفتارهای خودپسندانهی دارسی، آنها را از یکدیگر دور میکند. اما مرزی که میان عشق و نفرت و روشنایی و تاریکی کشیده شده، بسیار باریک است. خیلی زود، درمییابیم که نهتنها دارسی با الیزابت مشکلی ندارد، بلکه این دختر جوان و زیبا، بیآنکه خود بداند، توانسته تمام قلب این مرد موفق را گرفتار و اسیر عشق خود کند.
شب مهمانی، الیزابت به محض آن که وارد سالن نشیمن ندرفیلد شد برای مدتی لابهلای جمعی از افسران کتقرمز دنبال آقای ویکهام گشت.
عدم شرکت او در مهمانی چیزی بود که اصلاً فکرش را نکرده بود. الیزابت آن شب به این امید که بتواند قلب آقای ویکهام را تصاحب کند با دقت زیاد لباس پوشیده بود. دوست ویکهام یعنی آقای دنی در جواب لیدیا که با ذوق و شوق به طرفش رفته بود گفت، ویکهام به خاطر کاری که برایش پیش آمده ناچار شده روز قبل به شهر برود. الیزابت تقریباً مطمئن بود که آقای دارسی از دوستش خواسته ویکهام را از فهرست مهمانانش حذف کند اما چون عادت به بدخلقی نداشت، وقتی درد دلش را به شارلوت لوکاس گفت، احساس کرد حالش بهتر شده. گرچه دو نوبت رقص با آقای کالیز کلافهاش کرد، بیشتر حرکات او اشتباه بود و مثل هر شریک رقص ناوارد و ناهماهنگی، شرمندگی و دردسرهای زیادی برای الیزابت به بار آورد.
دور بعد الیزابت با یکی از افسران سرگرم رقص شد و درست وقتی که با شارلوت مشغول صحبت بود آقای دارسی به سراغشان آمد و در نهایت تعجب، برای رقص بعدی از او دعوت کرد. الیزابت دعوتش را پذیرفت و شارلوت سعی کرد کمی به او دلگرمی بدهد:
«بهجرئت میتونم بگم ممکنه ازش خوشت بیاد.»
«خدا نکنه! از مردی خوشم بیاد که ازش متنفرم؟! برام یه همچین مصیبتی آرزو نکن.»
نام کتاب | کتاب غرور و تعصب |
نویسنده | جین آستن |
مترجم | رضا رضایی |
ناشر چاپی | نشر نی |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 445 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-253-166-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه نوجوان |