دانلود کتاب صوتی خدمتکار(فریدا مک فادن)

معرفی کتاب صوتی خدمتکار

کتاب صوتی خدمتکار اثری از فریدا مک فادن، پزشک و نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌ تایمز، وال استریت ژورنال، آمازون و... است. مک فادن در این کتاب که نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین اثر معمایی و هیجان‌انگیز از وبسایت گودریدز شده است، راویِ داستانی درباره‌ی ورودِ یک خدمتکار با گذشته‌ای تیره و سیاه به خانه‌ی مرموز و ترسناک است.

درباره‌ی کتاب صوتی خدمتکار

فریدا مک فادن (Freida McFadden) در کتاب صوتی خدمتکار (The Housemaid) به روایت داستانی هیجان‌انگیز، پیچیده و رازآلود پرداخته است. مک فادن نویسنده و پزشک متخصص آسیب‌های مغزی است و تاکنون چندین رمانِ کمدی پزشکی و همین‌طور تعدادی داستان‌های مهیچ روانشناختی، جنایی و ترسناک به انتشار رسانده است. کتاب خدمتکار نیز تریلری روانشناسانه و اسرارآمیز از اوست که پس از انتشار، توانست نظر مخاطبان و منتقدانِ بسیاری را به خود جلب کند و به یکی از آثار پرفروش تبدیل شود.

کتاب صوتی خدمتکار با شرح صحنه‌ی قتلی در یک خانه‌ی اشرافی و مجلل آغاز می‌شود. فردی در اتاقِ زیرشیروانیِ خانه، به قتل رسیده و گویا تا همین یک ساعت پیش، کسی از این جریان اطلاعی نداشته است. خدمتکارِ خانه، میلی کالووی، روبه‌روی افسر پلیس نشسته و از مقتول و چراییِ اتفاقی که برای او افتاده است، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. میلی نگران است که پلیس و دیگران به هویت و گذشته‌ی او پی ببرند و او را دستگیر و محکوم کنند. تحقیقات آغاز می‌شود اما مسیر کشف قاتل و علت قتل، به نتایجی تکان‌دهنده می‌انجامد.

ماجرا از آنجا شروع شده است که میلی کالووی با وجود سابقه‌ی تیره‌ای که دارد، به عنوان خدمتکار خانه‌ی وینچسترها پذیرفته می‌شود. با وجود سر و وضع نامناسب و آشفته‌ی میلی، خانم نینا وینچستر، بانوی خانه او را می‌پذیرد. میلی به این خانه نقل‌مکان می‌کند تا کارش را آغاز کند. همانند دیگر خدمتکاران، تنها یک اتاق، همان اتاق زیرشیروانی، از آن خانه‌ی بزرگ و مجلل، سهم میلی است اما برای او که یک ماه گذشته را بی‌خانمان بوده و تمامِ آن مدت را در ماشینِ خود زندگی کرده است، همان اتاق هم غنیمت است و چیزی بسیار فراتر از شایستگی‌ها و انتظاراتش به شمار می‌رود. اتاق یک تخت فلزی تک‌نفره و حمام شخصی دارد و برای میلی کافی‌ست اما چیزی آزاردهنده و ترسناک درباره‌ی این اتاق وجود دارد؛ چیزی که میلی آن را احساس می‌کند اما قادر نیست کاملاً آن را درک کرده و به زبان بیاورد. اتاق دری دارد که تنها از بیرون قفل می‌شود و همین بر ترس مبهمی که میلی حس می‌کند، می‌افزاید اما برای او که ده سال از عمرش را در زندان به سر برده و زندگی سخت و پرمشقتی را تحمل کرده، جزئیاتی از این قبیل، اهمیت چندانی ندارند. تنها پس از جابه‌جایی به خانه‌ی مجلل و زندگی با نینا وینچستر است که میلی متوجه می‌شود او با وجود آنکه در ظاهر سلامتِ روان دارد، از اختلالات عصبیِ عجیبی رنج می‌برد. اندرو، همسر نینا، از نظر میلی، مردی مهربان و صمیمی است و آن دو رابطه‌ای را با هم آغاز می‌کنند. نینا، اندرو را به رفتارهای توهین‌آمیز متهم می‌کند. او از خانه می‌گریزد و میلی و اندرو را ترک می‌کند و این تازه آغاز ماجراست...

کتاب صوتی خدمتکار، ترکیبی درهم‌پیچیده از تنش‌های روانی، چالش‌های عصبی، هیجان، رمز و راز، خیانت، عشق و هراس است. کتاب از زبان راوی اول شخص روایت می‌شود و طی فرآیندی آهسته و هول‌انگیز، مخاطب اندک‌اندک با دلهره‌ها و رازهای این خانه و ساکنانِ آن آشنا می‌گردد. خدمتکار اثری فراتر از یک سرگرمیِ ساده است و در خلال روایاتِ مهیجِ آن، می‌توانید ردپایی از موضوعات متفاوت، از قدرت و نابرابری‌های اجتماعی و شکاف‌های عمیقی که میان طبقات اجتماعی قرار دارد گرفته تا درونیات انسانی، معضلاتِ روابط میان فردی، ترس، توهم و مشخصه‌های بیماری‌های اعصاب و روان را مشاهده کنید. فریدا مک فادن در این کتاب، مخاطبِ خود را در تعلیق و ناشناخته‌ها نگه می‌دارد و او را با پایان‌بندیِ غیرمنتظره‌ی خود، شگفت‌زده می‌سازد.

کتاب صوتی خدمتکار را به همت نشر کتاب کوله‌پشتی، با ترجمه‌ی مریم علیزاده میلانلو و خوانش مریم محبوب می‌شنوید.

کتاب صوتی خدمتکار برای چه کسانی مناسب است؟

شنیدنِ رمان خدمتکار برای طرفداران ادبیات معاصر آمریکا و همین‌طور علاقه‌مندان به آثار معمایی و جنایی، تجربه‌ای هیجان‌انگیز و جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب صوتی خدمتکار می‌شنویم

یکشنبه‌ها تعطیلم، به همین دلیل روز را بیرون از خانه می‌گذرانم. یک روز زیبای تابستانی است؛ نه خیلی گرم است نه خیلی سرد، به همین دلیل تا پارک محلی رانندگی می‌کنم، روی نیمکت می‌نشینم و کتابم را می‌خوانم. وقتی در زندان هستید، این تفریحاتِ ساده را فراموش می‌کنید. فقط بیرون بودن و در پارک کتاب خواندن. گاهی به‌شدت دلتنگ انجام این کارها می‌شوید که از نظر جسمی خیلی عذاب‌دهنده است.

من هیچ‌وقت به آنجا برنمی‌گردم. هرگز.

چیزی از فست‌فود خودروگذر می‌گیرم و بعد به خانه برمی‌گردم. عمارت وینچسترها واقعاً زیباست. با وجود اینکه کم‌کم دارم از نینا متنفر می‌شوم، نمی‌توانم از این خانه متنفر باشم. خانه‌ی زیبایی است.

مثل همیشه در خیابان پارک می‌کنم و تا جلوی در ورودی خانه می‌روم. آسمان در طول رانندگی‌ام در برگشت به خانه تاریک شده است و درست به‌محض رسیدنم به خانه، ابرها درهم می‌شکنند و قطرات باران از آسمان فرو می‌ریزند. در را به‌سرعت باز می‌کنم و قبل از آنکه خیس شوم، وارد خانه می‌شوم.

وقتی وارد اتاق نشیمن می‌شوم، نینا تقریباً در تاریکی روی کاناپه نشسته است و کاری انجام نمی‌دهد. چیزی نمی‌خواند و تلویزیون تماشا نمی‌کند. فقط آنجا نشسته است. در را که باز می‌کنم، ناگهان چشم‌هایش هوشیار می‌شوند.

می‌گویم: «نینا؟ همه‌چیز مرتبه؟»

«نه واقعاً.» او به آن سمت کاناپه نگاهی می‌اندازد و من متوجه می‌شوم یک دسته لباس کنارش است. همان لباس‌هایی هستند که اوایل شروع کارم اصرار داشت به من ببخشد.

«لباس‌های من توی اتاق تو چی کار می‌کنن؟»

ماتم می‌برد و در همان حین، نور رعدوبرق فضای اتاق را روشن می‌کند. «چی؟ از چی دای حرف می‌زنی؟ خودت اون لباس‌ها رو بهم دادی.»

«من به تو دادم!» انفجار خنده‌اش در فضای اتاق طنین می‌اندازد و فقط بخشی از آن در صدای رعدوبرق غرق می‌شود. «چرا باید به مستخدمم لباس‌هایی به ارزش هزاران دلار بدهم؟»

مشخصات کتاب صوتی